English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1522 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
keek U باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
peeping U باچشم نیم باز نگاه کردن
peeped U باچشم نیم باز نگاه کردن
peeps U باچشم نیم باز نگاه کردن
peep U باچشم نیم باز نگاه کردن
gloats U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me U بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
glance U نگاه نگاه مختصر
glanced U نگاه نگاه مختصر
glances U نگاه نگاه مختصر
to look daggers U چپ چپ نگاه کردن
sees U نگاه کردن
regard U نگاه کردن
see U نگاه کردن
to dwell on U نگاه کردن
to watch U نگاه کردن
regarded U نگاه کردن
leer U نگاه کج کردن
squints U چپ نگاه کردن
leering U نگاه کج کردن
squint U چپ نگاه کردن
leers U نگاه کج کردن
stares U رک نگاه کردن
stared U رک نگاه کردن
squinted U چپ نگاه کردن
stare U رک نگاه کردن
leered U نگاه کج کردن
regards U نگاه کردن
squinny U کج کج نگاه کردن
eyes U نگاه کردن
eye U نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look. U چپ چپ نگاه کردن
dirty look <idiom> U چپ چپ نگاه کردن
eyeing U نگاه کردن
eying U نگاه کردن
to set eyes on U نگاه کردن
to look on with U نگاه کردن
to look through ones fingers U نگاه دزدانه کردن
gloats U خیره نگاه کردن
peeked U زیرچشمی نگاه کردن
to look a bout U بهر سو نگاه کردن
peeking U زیرچشمی نگاه کردن
glowered U خیره نگاه کردن
looks U نگاه کردن نگریستن
glower U خیره نگاه کردن
skew U منحرف کج نگاه کردن
skewing U منحرف کج نگاه کردن
gazes U بادقت نگاه کردن
gloating U خیره نگاه کردن
peeks U زیرچشمی نگاه کردن
skews U منحرف کج نگاه کردن
gazing U خیره نگاه کردن
glowering U خیره نگاه کردن
peek U زیرچشمی نگاه کردن
gazing U بادقت نگاه کردن
pried U فضولانه نگاه کردن
pries U بادقت نگاه کردن
pries U فضولانه نگاه کردن
pry U بادقت نگاه کردن
pry U فضولانه نگاه کردن
look U نگاه کردن نگریستن
gorgonize U خیره نگاه کردن
thumb one's nose <idiom> U با تنفر نگاه کردن
goggling U چپ نگاه کردن گشتن
to look at somebody askance U به کسی چپ چپ نگاه کردن
goggled U چپ نگاه کردن گشتن
looked U نگاه کردن نگریستن
glim U نگاه اجمالی کردن
goggle U چپ نگاه کردن گشتن
glowers U خیره نگاه کردن
pried U بادقت نگاه کردن
gazed U خیره نگاه کردن
gawking U بی خیال نگاه کردن
gawking U احمقانه نگاه کردن
gawks U بی خیال نگاه کردن
gawks U احمقانه نگاه کردن
squinny U زیرچشمی نگاه کردن
gape U باشگفتی نگاه کردن
gaped U باشگفتی نگاه کردن
gaped U خیره نگاه کردن
peer U با دقت نگاه کردن
peered U با دقت نگاه کردن
to stael a look U دزدانه نگاه کردن
to look behind U پشت سر را نگاه کردن
gawked U احمقانه نگاه کردن
gawked U بی خیال نگاه کردن
to have a look at something U بچیزی نگاه کردن
to make eyes at U عاشقانه نگاه کردن
gaze U بادقت نگاه کردن
gaze U خیره نگاه کردن
to look at each other U به یکدیگر نگاه کردن
to look forward U نگاه کردن انتظارداشتن
keek U نگاه دزدانه کردن
to run through U نگاه اجمالی کردن در
gazed U بادقت نگاه کردن
to look down U با نگاه مطیع کردن
gawk U بی خیال نگاه کردن
gawk U احمقانه نگاه کردن
glares U خیره نگاه کردن
glared U خیره نگاه کردن
gloated U خیره نگاه کردن
gaping U باشگفتی نگاه کردن
look about U بهر سو نگاه کردن
glow U نگاه سوزان کردن
stared U خیره نگاه کردن
glowed U نگاه سوزان کردن
gazes U خیره نگاه کردن
glows U نگاه سوزان کردن
gapes U خیره نگاه کردن
stares U خیره نگاه کردن
stare U خیره نگاه کردن
gaping U خیره نگاه کردن
gloat U خیره نگاه کردن
glare U خیره نگاه کردن
peering U با دقت نگاه کردن
gape U خیره نگاه کردن
gapes U باشگفتی نگاه کردن
look up U نگاه کردن مراجعهای
gazed U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
gazes U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
gaze U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
leers U از گوشه چشم نگاه کردن
to look one up and down U بالاوپایین کسیرا نگاه کردن
leering U از گوشه چشم نگاه کردن
leer U از گوشه چشم نگاه کردن
languishes U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
snoop U نگاه تجسس امیز کردن
leered U از گوشه چشم نگاه کردن
snooped U نگاه تجسس امیز کردن
languish U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
to d. into a book U نگاه مختصر بکتابی کردن
languished U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
snooping U نگاه تجسس امیز کردن
snoops U نگاه تجسس امیز کردن
gazing U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
languishing U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
gawped U مات و احمقانه نگاه کردن
retain U ابقاء کردن نگاه داشتن
oeillade U با کرشمه نگاه کردن غمزه
retained U ابقاء کردن نگاه داشتن
to look forward expectantly to the future U با انتظار به آینده نگاه کردن
retaining U ابقاء کردن نگاه داشتن
retains U ابقاء کردن نگاه داشتن
gawp U مات و احمقانه نگاه کردن
gawping U مات و احمقانه نگاه کردن
give someone a black look U با خشم به کسی نگاه کردن
teleview U به برنامههای تلویزیونی نگاه کردن
gawps U مات و احمقانه نگاه کردن
to drink in with ones eyes U بچشم خریداری نگاه کردن
glowers U اخم کردن نگاه خیره
glower U اخم کردن نگاه خیره
glowered U اخم کردن نگاه خیره
celebrates U نگاه داشتن تقدیس کردن
celebrate U نگاه داشتن تقدیس کردن
glowering U اخم کردن نگاه خیره
celebrating U نگاه داشتن تقدیس کردن
keep tabs on <idiom> U نگاه کردن ،زیر نظرگرفتن
glanced U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
to look at U نگاه کردن به [نگریستن به] [به نظر آمدن]
To look fondly at someone . U با نظر خریداری بکسی نگاه کردن
glance U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
to watch the clock U [با بیحوصلگی] دائما به ساعت نگاه کردن
to paint a rosy picture of something U امیدوارانه به چیزی [موضوعی] نگاه کردن
stares U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
to make eyes at U به چشم خاطرخواهی یاخریداری نگاه کردن
pretty to look at [to watch] U زیبا [خوشگل] برای نگاه کردن
stared U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
gange U باسیم نازک نگاه داری کردن
to shut in U تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
filed U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
file U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
glances U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
stare U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
to look at somebody with contempt U به کسی با اهانت [تحقیر آمیز] نگاه کردن
memorialize U برسم یادگار نگاه داشتن یاداوری کردن
to count U بشماره مردم یا سپاهی لشگر نگاه کردن
window shop U به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
reads U 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
read U 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
flash blindness U کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
to plagiarize U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
to crib U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
to copy U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
to save ones face U ابروی خودراحفظ کردن صورت خودرابسیلی سرخ نگاه داشتن
ogled U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogling U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogle U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogles U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
browsing U نگاه کردن به فایلها یالیستهای کامپیوتر برای پیداکردن یک چیز جالب
peeps U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeping U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
desert U [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
to look up U نگاه کردن جستجو کردن
laces U پر ازسوراخ کردن
lace U پر ازسوراخ کردن
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com